شاعران دو دستهاند، خوب و بد. شاعر خوب کسی است که در هجده سالگی شعرهایش را میسوزاند و از شعر گفتن دست میشوید. شاعر بد آن است که چنین نمیکند.
اومبرتو اکو
****
طرح شناسایی و جمع آوری خانه های مجردی در راستای افزایش امنیت اجتماعی
- دیلینگ دیلینگ -
کیه؟
- منم منم مادرتــون
- دروغ نگو مادر ما شهرستانه
- مجردن ... بگیرینشون !
****
دوتا رفیق بودند که همیشه با هم شراب میخوردند.
یکیشون میمیره
چند وقت بعدش اون یکی رفیقه میره میخونه به ساقی میگه 2 تا پیک بریز.
ساقی میگه چرا 2 تا؟
میگه یکی برا خودم یکی به یاد رفیقم.
...
1 سال بعد رفیقه وقتی میره میخونه به ساقی میگه 1 پیک بریز؛ ساقی میگه رفیفقتو فراموش کردی؟
میگه نه. خودم توبه کردم، میزنم به یاد رفیقم.
****
رفتم كتابفروشي ميگم يه قانون اساسي بده. ميگه: براي امتحان دانشگاه ميخواي؟ مي گم: په نه په، ميخوام اجراش كنم بندازنم زندان؟!
****
طنازی زبردست که برای همه اقوام از ترک و لر و کرد و بلوچ و عرب تا یزدی و کاشی و اصفهانی و مشهدی جوک می ساخت، توفیق زیارت خانه خدا یافت و مثل من جو گیر شده و در حجر اسماعیل، زیر ناودان طلا دو رکعت نماز حاجت خوانده و دستها رو به خانه خدا بر آسمان بلند کرده و با خدای خویش راز و نیاز می کرد، می گفت: "خدایا غلط کردم، دیگر برای مردمان و اقوام جوک نمی سازم، مرا ببخش! " در همین حال و هوا بود که یکی از راه رسید، پشت به خانه خدا در مقابل نمازش ایستاد وبا لهجه ای شیرین پرسید: " آقا قبله کدوم وَرِه؟! "
طنازما نگاهی به مرد کرد و رو به خانه خدا ادامه داد: " آ خدا خاطره که می تونم تعریف کنم!
****
عالمی را پرسیدند خروس شیعه است یا سنی؟
گفت از آن جهت که روزی پنج بار نعره سرمیدهد و خواب مردمان را آشفته میسازد سنی است
لاکن چون هر روز روی مرغی تازه میپرد اهل متعه است و شیعه
****
طرف سوار تاكسي بوده ... بعد از مدتي يكي پياده ميشه و درو محكم ميبنده ...راننده ميگه : خر بي شعور ... يه كمي جلوتر يه نفر ديگه پياده ميشه و باز در و محكم مي بنده بازم راننده ميگه : خر بي شعور ... نوبت به این بابا ميرسه با دقت در و آهسته مي بنده مي بينه راننده داره نگاش مي كنه بهش مي گه :چيه ... خر باشعور نديدي ؟
****
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6