از كجا بفهميم كسي دارد دروغ ميگويد؟
▪ ارتباط چشمي كسي كه دروغ ميگويد، خيلي كم است يا بههيچوجه وجود ندارد.
▪ حركتهاي بدني، از جمله حركتهاي دست، كم ميشوند و همين حركتهاي محدود هم، خشك و ساختگي بهنظر ميرسند. دستوپاها بهطور تقريبي به بدن ميچسبند و فرد، فضاي كمتري را اشغال ميكند.
▪ اگر بخواهد وانمود كند كه جوابهايش، لحظهاي و بدون نقشهٔ قبلياند، ممكن است كمي شانهاش را بالا بيندازد.
▪ ميان حركتها و كلمهها، فاصله ميافتد. سر تكان دادنها، ساختگي است.
▪ حركتها، با پيام كلامي، همخواني ندارند.
▪ مدت زمان بروز حركتهاي احساسي، طولاني ميشود.
▪ وقتيكه فرد به حس ويژهاي مانند شادي، تعجب، ترس و ... تظاهر ميكند، حالتهاي چهره فقط به اطراف دهان محدود ميشود.
▪ حركت دروغگو، در جهت دور شدن از كسي است كه او را متهم ميكند و به احتمال زياد به سمت در خروجي است.
▪ دروغگو دوست ندارد رودرروي كسي كه او را متهم ميكند، بايستد و ممكن است سر يا بدنش را به سمت ديگري بچرخاند و از او دور شود.
▪ كسيكه دارد دروغ ميگويد، به احتمال زياد قوز ميكند؛ احتمال اينكه صاف بايستد و دستهايش كشيده و باز، در دو طرف بدنش قرار بگيرند؛ خيلي ضعيف است.
▪ با انگشت، به طرف مقابل صحبتش اشاره نميكند.
▪ ممكن است بين خودش و طرف مقابل، يك مانع فيزيكي قرار دهد.
▪ دروغگو، براي بيان مقصودش از كلمههاي ”خودتان“ استفاده ميكند.
▪ آنقدر به دادن اطلاعات اضافي ادامه ميدهد تا مطمئن شود كه با داستانش حسابي سرتان را كلاه گذاشته است.
▪ در حاليكه ميگويد بهطور كامل متوجه موضوع است، از جواب دادن طفره ميرود تا نگذارد شما موقعيتش را زير سئوال ببريد.
▪ دروغگو، بهجاي جواب دادن مستقيم، با بيان عقيدههايش، يك جواب كلي به شما ميدهد.
▪ شايد بهطور ضمني به چيزي اشاره كند؛ اما بهطور مستقيم جواب نميدهد.
▪ دروغگو، هنگام جواب دروغ دادن به سئوالهائي كه به نگرش و باورهايش مربوط ميشود، به زمان طولانيتري نياز دارد تا دربارهٔ آنها فكر كند.
▪ كسي كه دروغ ميگويد، ممكن است از ضميرهاي مربوط به خودش استفاده نكند و با صدائي يكنواخت و بيروح، حرف بزند. ممكن است جملههايش بههمريخته و نامفهوم باشند و نكتههاي دستوري در آنها رعايت نشود؛ بهعبارتي ديگر، جملههايش به احتمال زياد درهم و برهم هستند.
▪ جملههاي خبرياش، بيش از حد به جملههاي پرسشي شبيه هستند و اين نشان ميدهد او دنبال آن است كه ديگران حرفش را تصديق كنند.
▪ در داستان ساختگي يك دروغگو، بهطور معمول، ديدگاه شخص سوم و همچنين نكتهٔ منفي وجود ندارد.
▪ دروغگو با كمال ميل به سئوالها پاسخ ميدهد؛ اما خودش چيزي نميپرسد.
▪ هنگاميكه بحث عوض ميشود، راحتتر ميشود و احساس بهتري پيدا ميكند.
▪ اگر او را به ناحق متهم كنند، برآشفته نميشود.
▪ از عبارتهائي مانند ”راستش را بخواهي“ يا ”اگر بخواهم راستش را بگويم“ يا ” چرا بايد دروغ بگويم“ استفاده ميكند.
▪ براي سئوالهايتان، جواب حاضر و آماده دارد.
▪ براي اينكه از جواب دادن طفره برود ،از شما ميخواهد كه سئوالتان را تكرار كنيد يا سئوالهايتان را با سئوال ديگري جواب ميدهد.
▪ گفتههايش نامعقول بهنظر ميرسد.
▪ گفتههايش را اينطور شروع ميكند: ” نميخواهم فكر كني كه...“ و اغلب اين بهطور دقيق، همان چيزي است كه او ميخواهد شما به آن فكر كنيد.
▪ براي اينكه نگراني شما را برطرف كند، از شوخي يا گوشه و كنايه استفاده ميكند.
▪ وقتي نميتواند چيزي را كه از او خواستهايد، به شما بدهد، يك انتخاب بهاصطلاح خودش ”بهتر“ را به شما پيشنهاد ميدهد.
▪ ممكن است بر اثر اضطراب، عكسالعملهاي غير ارادي از خود نشان دهد.
▪ براي توجيه يك كار مشكوك، از يك واقعيت آشكار استفاده ميكند.
▪ چيزهاي با اهميت را سرسري ميگويد و رد ميشود.
▪ براي اينكه به او مشكوك نشويد، تظاهر ميكند از كار فرد ديگري كه همين اشتباه را انجام داده بدش ميآيد.
▪ داستانش آنقدر عجيب و غريب است كه بهطور تقريبي باور كردني نيست؛ اما شايد باور كنيد؛ چون بهنظرتان اگر او ميخواست دروغ بگويد، چيزي ميگفت كه بيشتر با عقل سليم، جور در بيايد.
منبع: ”از كجا بفهميم كسي دارد دروغ ميگويد؟“ ”ديويد ليبرهن“
ترجمهٔ ”اسماعيل حسيني ـ محبوبه ايراننژاد“
نظرات شما عزیزان: