وبلاگ > شکیبا، شهرام - چندی است که در شرایط کنونی، جریانهایی دارند در کشور میخزند. متأسفانه جریانها خزندهاند، از دور خیلی به چشم نمیآیند و باید به آنها نزدیک شد تا بلکه با چشم غیرمسلح دیدار آنها میسر گردد.
از طرفی خاصیت خزندگان این است که آرامآرام حرکت میکنند، تا طعمه به آنها نزدیک شود. وقتی طعمه به اندازه کافی به آنها نزدیک شد، یکباره با سرعتی باورناپذیر حمله کرده و بالاخره زهرشان را به جان طعمهشان میریزند. جریانهای خزنده نیز از این قاعده مستثنی نیستند. آنها نیز به هر سوراخ و سمبهای سرک میکشند تا بالاخره کار خودشان را صورت بدهند. جریانات خزنده اساساً حیلهگرند. از من میپرسید شاعر این مصراع را مشخصاً برای جریانهای خزنده گفته است: «در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد».
تازگیها یکی از این جریانات خزنده تا داروخانههای کشور هم رسیده. چندان که مدیرکل تبلیغات و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را هم نگران کرده و باعث شده تا ایشان در اینباره نامهای به وزیر ارشاد بنویسد و در آن بگوید که تبلیغات برخی از محصولات آرایشی و بهداشتی در داروخانهها مغایر عفت عمومی است.
1- بالاخره ما هم مثل بقیه شهروندان گاهی سرمان درد میگیرد و برای خرید قرص و کپسول به داروخانهها میرویم و به سهم خودمان به این مسائل آشناییم. تا جایی که ما دیدهایم قضیه چندان به عکسهای روی محصولات برنمیگردد. چون اساساً تولیدکنندگان برخی محصولات (که البته غالباً آرایشی نیستند) مثل تلویزیون عمل میکنند. در تلویزیون صدا و کلام موسیقی پخش میشود ولی عوض نشان دادن آلات موسیقی، تصویر کوه و دشت و بیابان و گل و زنبور نشان میدهند و فقط کنارش مینویسند که تولیدکنندگان این اصوات چه کسانی بودهاند. حتی اشاره نمیکنند که با چه آلات و ادواتی این سروصداها درآمده.
2- بالاخره داروخانهچیها باید چطور به اطلاع مردم برسانند که چی میفروشند. نمیتوانند به هر کسی که میآید قرص و شربت و آمپول بخرد، کلیه محصولاتشان را به شکل لفظی معرفی کنند.
3- آیا با این حساب گرفتن جشن عروسی، مغایر عفت عمومی به حساب نمیآید؟ یعنی چی که همه فامیل و در و همسایه و اهل محل بفهمند که کجا چه خبر است؟
4- پسربچه: «بابا من دستم زخم شده، برم داروخانه چسب زخم بخرم؟»
بابای پسربچه: «نخیر غلط میکنی. میری بیادب میشی.»
پسربچه: «وا! بابا اونجا آمپول میفروشن. اگه اونجا بیادبیه، پس سرکار شما توی درمونگاه همه بیادبن؟ خود شما که آمپولزن هستین لابد از همه مردم بیادبترین.»
5- دختر: «تو رو خدا فقط به بابام توی جلسه خواستگاری نگو دکتر داروسازی، بهش بگو دامپزشکی، بابام خیلی غیرتیه.»